یک نفر آمده تا...
یک نفر آمده تا باز کند پنجرهها را
باز لبریز از آواز کند حنجرهها را
یک نفر آمده از کار فروبسته من، باز
با سرانگشت کرامت بگشاید گرهها را
سهیل محمودی
+ نوشته شده در شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 21:48 توسط م.کوچک
|