از یاد رفته ایم

 

همه از آن خانه رفته ایم

تسبیح که پاره شد

هر کدام گوشه ای افتادیم

ما دیگر نمی خندیم

ما حرف نمی زنیم

کسی که آلبوم را می گشود

می گفت ما مُرده ایم.

علی الفتی

نادانی

 

نادان مطلقم

دانسته های تو را لبخند می زنم

از این دانایی لذت می برم

از این احتیاط به خود می بالم.

علی الفتی

برای سهیل محمودی

 

مرا دنیا

برای مادرم آورد

مادرم از دنیا رفت

اکنون روی دست دنیا مانده ام.

علی الفتی